ارسال شده توسط Phatzimo
شروع فعالیت ١٠ سال پیش
ساده فکر کنیم و ساده بنویسیم. این رمز درست نوشتن است. دستکم تا جایی که به کار خبرنگارها مربوط میشود. میخواهیم به زبان ساده و قابل فهم به مردم بگوییم دنیا چه خبر است. پس بهتر است به همان سادگی که با دوستمان گپ میزنیم، بنویسیم و حرفمان را منتقل کنیم. با کلمههای کوتاه جمله بسازید. دو جمله کوتاه بهتر از یک جمله بلند است. از نوشتن کلمههای سخت و قلنبه پرهیز کنید. پیچیدهنویسی به کار خبرنویسی نمیآید. دیگر این که در استفاده از کلمهها خسیس باشید. به جای "فرد مهاجم هم در میان کشته شدگان است." میشود نوشت، "مهاجم هم کشته شده." در این بخش، جملههایی انتخاب کردهایم از میان خبرها و سعی کردهایم در قالب "بنویسیم، ننویسیم" آنها را ساده کنیم. این جملهها را مرور کنید. اما پیام این بخش یک جمله دو کلمهای است: ساده بنویسید.
معانی و کاربردهای مختلف «را» در کتب و مقالات دستوری، محلّ بحثها و مناقشات گوناگونی بوده است. گروهی از دستورنویسان آن را حرف نشانه و نقشنما شمردهاند و برخی آن را حرف اضافه دانستهاند. در کتب سنّتی دستور نیز معانی چندی برای «را» ذکر کردهاند؛ از جمله اختصاص، استعانت، تعلیل، توضیح، موافقت، مطابقت. در این مقاله، هفت نوع کاربرد مختلف «را» بازشناخته شده است: «را» به عنوان نشانۀ مفعول صریح و غیرصریح؛ «را» به عنوان نشانۀ حرف اضافه؛ «را» به عنوان نشانۀ کسرۀ اضافه؛ «را»ی فکّ و فصل اضافه؛ «را»ی زاید و تأکید؛ «را» با نهاد؛ «را» با افعال مجهول. در مقاله دربارۀ هر یک از این کاربردها، آرا و دیدگاههای دستورنویسان مختلف مرور شده و با ارجاع به برخی متون زبان و ادب فارسی، شواهد جدید و نکات تازهای امکان عرضه یافته است.
یوهان کریستین فریدریش هولدرلین (به آلمانی: Johann Christian Friedrich Hölderlin) (زاده ۲۰ مارس ۱۷۷۰ - درگذشته ۷ ژوئن ۱۸۴۳) شاعر آلمانی و از شخصیتهای برجسته جنبش رمانتیسیسم بود. هولدرلین همچنین در تکوین ایدهآلیسم آلمانی نقش داشت و بر اندیشه فیلسوفانی مثل هگل و شلینگ تأثیر گذاشت.
ـ چرا رنجم می دهی؟ ـ چون دوستت دارم. ـ نه دوستم نداری. وقتی کسی را دوست داریم، خوشیش را می خواهیم نه رنجش را. ـ وقتی کسی را دوست داریم، تنها یک چیز را می خواهیم، عشق را، حتی به قیمت رنج. ـ پس، تو به عمد مرا رنج می دهی؟ ـ بله، برای این که از عشقت مطمئن بشوم. در فلسفه ی بارون جایی برای اینگونه استدلال ها نبود. ـ رنج یک چیز منفی است. ـ باید همیشه با رنج و درد مبارزه کرد. ـ هیچ چیز جلودار عشق نیست. ـ چیزهایی هست که من هرگز نیم توانم بپذیرم. *از متن کتاب *
قید یکی از قدیمیترین اجزای کلام در تقسیمبندی کلمهها است. بسیاری از دستورنویسان آن را کلمهای تعریف کردهاند که «مفهوم فعل یا صفت یا کلمهای دیگر را به چیزی مانند زمان، مکان، حالت و چهگونگی مقید میسازد.». در این مقاله کوشیدهایم تقسیمبندی جدیدی از مقولهی قید، بر حسب این که آیا فعل یا جمله را مقید میسازد، به دست دهیم. برای این منظور، نخست به دیدگاه متیوز دربارهی تقسیمبندی عنصرهای درون جمله اشاره خواهیم کرد و با استفاده از الگوی وی برای تمایز قید فعل و قید جمله در فارسی برخی ملاکهای معنایی و نحوی را معرفی خواهیم کرد.
۱- آیا معنای «در» با «درب» تفاوت دارد؟ ۲- بر چه پایهای یك واژه را درست یا نادرست میدانیم؟ ۳- اصولن دلیل رواج هر دو واژه و ابهام در كاربرد آنها چیست؟
کتاب نان سال های جوانی شرح مشقتهای راوی است در دوران جوانی برای کسب درآمد و نان درآوردن. داستانِ مربوط به سالهای قحطی و گرسنگی است. سالهایی که «فندریش» جوان به «نان» فکر میکند و از واژهی «مناسب و ارزان» متنفر است. او که مدام ، به شکلی بیمارگونه در حال وصف گرسنگی خویش است دختری از آشنایانش را میبیند که به شهر آمده تا معلم شود. «بل» میکوشد تقابل با گرسنگی و تاثیر آن بر احساس و اندیشه را تصویر کند.